پيوندها تبادل لینک هوشمند نويسندگان |
خاطرات من و جناب همسر
دروددلم برای نوشتن تنگ شده بودحالم خعلی بهتره برنامه هام عوض شدهیعنی به این صورت شنبه دوشنبه چهارشنبه:از ساعت 8:30 تا 11 باشگاه یکشنبه سه شنبه از 8 تا 10 کلاس زبان عصر دوشنبه ها هم استخر دیگه وقت نمونده برام جز 5 شنبه جمعه که باید بخاطر جناب همسر خونه باشم از امشب شروع کردم به درست ته کیسه ای های عید غدیراخه عید غدیر خونمون خیلی رفت و امد میشه برای همین باید حدود 200تا ته کیسه ای درست کنمواقعا خسته کنندس از الان دارم درست میکنم چون شاید 2 روز قبل از عید غدیر با بچه های باشگاه برم کوهچند روز پیش هم بچه های باشگاه رفتن جنگل های ساری اما من سرما خورده بودم نشد که برم جناب همسر رفتن جلسه تا این موقع هم برنگشت اومدی خونه میدونم چیکارت کنم خب من دیگه برمتا درودی دیگر بدرود صفحه قبل 1 صفحه بعد |
|||
|